این که پس از پیامبر، چه کسی باید عهده دار «خلافت» باشد و مردم تکلیف دارند از چه کسی و با کدام شاخصه ها و اوصاف، فرمان برداری کنند، مسئله ای مهم و سرنوشت ساز است. به همین دلیل شناخت چنین کسی لازم است. از این رو در روایات متعدد بر ضرورت «امام شناسی» تأکید شده است. رسول خدا(ص) فرموده است: «من مات و هو لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة؛(1) هر کس بمیرد، در حالی که امام خود را نمی شناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.»

بنابراین شناخت امام به عنوان یک تکلیف حتمی و نجات بخش، لازم است و آنان که امام خود را نشناسند و از امام شایسته و بر حق تبعیت نکنند، به گمراهی خواهند افتاد.

محورهای بحث

بحث از امام شناسی که یک موضوع اعتقادی و کلامی است، دامنه ای گسترده و ابعادی مختلف دارد. هر چند در این پژوهش، موضوع خاصی از امام شناسی عرضه خواهد شد، ولی آگاهی و توجه به ابعاد مختلف آن، مفید است. از محورهای این موضوع می توان به نکته های زیر اشاره کرد:

الف) معنای «امام» و «امامت» چیست و با شکل های دیگر پیشوایی و حاکمیت چه تفاوتی دارد؟

ب) جایگاه «امامت» در صیانت از دست آوردهای «نبوت» چیست؟

ج) آیا امامت در اسلام مطرح است یا در ادیان دیگر هم بوده است؟

د) نقش امام در رهبری جامعه و ایجاد وحدت فکری، مرامی و سیاسی مردم چیست؟

ه) امام، چه اوصاف و ویژگی هایی باید داشته باشد؟

و) آیا امامت، مخصوص عصر ائمه(ع) بود، یا اکنون هم تداوم دارد؟

ز) از چه راه هایی می توان «امام حق» را شناخت؟

ح) معتقدان به امامت و غیر معتقدان به آن، از نظر دینی و عملی و فرجام کار، چه تفاوتی دارند؟

ط) آیا امامت، خاص شیعه است، یا اهل سنّت هم به آن معتقدند؟