کانون تا صبح ظهور...

اللهم عجل الولیک الفرج

کانون تا صبح ظهور...

اللهم عجل الولیک الفرج

داستان غفلت محبین امام مهربانی

جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۳۱ ق.ظ

با تمام امکانات و نعمتهای دیگری که وجود داره

فکر کنید اگر یک روز آب قطع بشه و یا در دسترس نباشه

چه مشکلاتی به وجود میاد و چه حالی پیدا می کنیم

اما الان که اماممان، حضرت باران در غیبته چه حالی و روزی داریم؟!

تشرفی پیرامون سخن آوای دعای باران

 اعمالش را انجام داده بود 
داشت از مسجد بیرون می آمد
دید که کسی وارد صحن مسجد شد و به سمت مسجد جمکران رفت
چهره نورانی و دلنشینینی داشت
پیش خودش گفت:
این سید تازه از راه رسیده حتما در این هوای داغ تابستانی تشنه است
خودش را به او رساند و ظرف آب را تقدیم حضورش کرد.
گفت شما هم دعا کنید بلکه خدا فرج اماممان را زودتر برساند
جوان نورانی و ناشناس غریبانه فرمود:
"شیعیان ما به اندازه آب خوردنی هم ما رانمی خواهند

اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد."

  • سجاد مقیم زاده

باران

حضرت

داستان

دعا

غفلت

فرج

محبین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی