کانون تا صبح ظهور...

اللهم عجل الولیک الفرج

کانون تا صبح ظهور...

اللهم عجل الولیک الفرج

امام زمان برای چه کسانی اشک می ریزد؟!

پیامبر (ص) و اهل بیت (س) به قدری نسبت به مردم و شیعیانشان مهربان و دلسوز و علاقه مند هستند که خداوند این چنین
در آیه 128 سوره توبه قرآن کریم این چنین می فرماید:
«عَزیز علیهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلیکم بِالمؤمنینَ رَئوفٌ رَحیم»
ناراحتى هاى شما بر او گران است و نسبت به هدایت شما سخت علاقه مند است و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است

و خداوند در بیان قصه حضرت یوسف و برادرانش در سوره یوسف اینچنین بیان می کند:

« قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا کُنّا خاطِئینَ‏، قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ‏»
([برادران خطاکار یوسف به پدرشان یعقوب] عرض کردند: ای پدر ما! از گناهان ما طلب بخشایش [از خداوند] کن که ما خطاکار بودیم. 
[حضرت یعقوب] فرمود: به زودی برای شما از پروردگار طلب بخشش و عفو می نمایم که او آمرزنده و مهربان است!)

طبق آیات و کلام معصومین،نسبت به شیعیان و محبان اهل بیت و در این زمان شیعیان و محبان امام زمان (عج) بسیار مهربان و رئوف اند.
بلکه نسبت به همه ی مردم و مشتاق هدایت و سعادت آنان اند، هموراه بر اعمال آنان نظاره گراند و دعا گوی آنانند. 
برای غفلت ها و گناهانی که مرتکب می شوند از خداوند طلب مغفرت می کنند و برای سعادت و هدایت آنان دعا می کنند.

امام عصر علیه السلام دوست و رفیقی مهربان، مهربان تر از پدر و مار برای محبان و شیعیان است.
او که این چنین مشتاق و مهربان نسبت به ماست ما برای او چه کرده ایم و چرا مدام آو را دل آزرده می کنیم؟!

بیایید طرح رفاقت و مودتی جدی و محکم با امام زمانمان، پدر مهربانمان ایجاد کنیم

یا رفیق من لا رفیق له

روایت داستانی پیرامون سخن آوای حضرت مهربانی

  خداوندا!

شیعیان ما از شعاع نور ما و از باقیمانده گل ما خلق شده اند، و با تکیه بر محبت و ولایت ما گناهان زیادی مرتکب می شوند.

پس اگر گناهانشان میان تو و آنهاست از آنان بگذر و ما را خشوند کن؛

و اگر گناهانشان میان خودشان است، میانشان آشتی برقرار ساز و از خمس ما به ایشان بده تا راضی شوند.

خدایا!

آنان را وارد بهشت کن، و از آتش نگاهشان دار.

در سردابه ی مقدس سامرا،

امام زمان علیه السلام مشغول دعا کردن بود و

سید بن طاووس، مشغول شنیدن و آمین گفتن!

اللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا مِنَّا خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِینَتِنَا وَ عُجِنُوا بِمَاءِ وِلَایَتِنَا، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ مَا فَعَلُوهُ اتِّکَالاً عَلَى حُبِّنَا وَ وِلائنا یَوْمَ الْقِیَامَةِ 
وَ لَا تُؤاخِذهُم بِمَا اقْتَرَفُوهُ مِنَ السَّیِّئَاتِ إِکْرَاماً لَنَا وَ لَا تُقاصِّهِم یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُقَابِلَ أَعْدَائِنَا، فَإِن خَفَّفْتَ مَوَازِینَهُمْ فَثَقِّلهَا بِفاضِلِ حَسَنَاتِنَا.
(جنّةالمأوی به ضمیمه بحارالانوار، ج53، ص303)

بارالها! همانا شیعیان ما از اضافه طینت ما خلق شده، و با آب ولایت ما عجین شده اند.
بارالها! روز قیامت آن گناهانی که ایشان به اتکای محبّت و ولایت ما انجام داده اند، بیامرز؛ و جهت بزرگداشت ما، آنها را به واسطه کارهای بدی که انجام داده اند، مؤاخذه نکن،
و روز قیامت آنها را در مقابل دشمنان ما حسابرسی و قصاص نکن. پس اگر میزان اعمال آنها سبک است، آن میزان را به واسطه اضافه حسنات ما سنگین کن

برگرفته ازسایت صاحب لوا

  • سجاد مقیم زاده

نگاه اجمالی به شخصیت عبادی فاطمه زهرا(س)

مقدمه

معرفی الگو و الگو گیری در ابعادگوناگون زندگی از مسائل رایج در 

میان تمام جوامع بشری است....

قرآن کریم، پیامبر اسلام(ص) را الگومعرفی می‌کند و پیامبراسلام(ص) با بیانات گوناگون در موارد متعدد، اهل بیتش را به عنوان الگوی امت معرفی می‌کند و در محور اهل بیت، فاطمه زهرا(س) قرار دارد که رسول خدا(ص) با بیان زیبای «و هی سیدة نساء العالمین» او را الگو و نمونه‌ی زنهای عالم تا قیامت معرفی نموده است.

حضرت فاطمه زهرا(س)، در تمام ابعاد زندگی الگو و نمونه است و شخصیتی است که در کمتر از 20 بهار عمر خود در دنیا، خود را به چنان مقام و عظمت رسانید که مایه‌ی مباهات خداوند در برابر فرشتگان قرار گرفت.

او که از کودکی، نه تنها به عنوان یک دختر نسبت به پدر، بلکه همچون مادر دلسوز از پدر در برابر اذیتهای مشرکین، پاسداری و از مقام نبوت حمایت نمود تا آنکه لقب «ام ابیها» برخود گرفت و  او که در دفاع از مقام ولایت که تداوم بخش راه نبوت و رسالت پیامبر می‌باشد، جان را در طبق اخلاص نهاد و مقام اولین شهیده‌ی راه ولایت را به خود اختصاص داد.او که در تربیت فرزندان با بینش الهی و نیایش های معنوی و عبادی آن قدر کوشید تا روح و روان فرزندانش را با عبادت و نیایش شبانه، آشنا و مأنوس گردانید و آن قدر درس صبر و استقامت را با عمل به فرزندان خود آموخت که قهرمانان صبر در سر زمین کربلا گردیدند و ملائکه‌های آسمان از صبر و استقامت آنان به شگفت آمدند.

آن قدر در محراب عبادت استقامت خالصانه ورزید تا ملقب به عابدترین فرد گردید و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که نور عبادت او از محراب عبادت به آسمان آشکار و از این باب معروف به «زهرا» گردید.

در شوهرداری آن چنان کوشید که تا آخر عمر، علی(ع) از او ناراضی نگردید و او از علی(ع) ناراضی نگردید و در مقام عفت و حیا و حجاب، صدر نشین زنان عالم گردید و در زهد و قناعت زاهدان عالم را به شگفت واداشت.

و در یک کلام؛ در تمام ابعاد زندگی آنچنان خداگونه قدم گذاشت تا انوار جلال و تجلیات جمال ذات احدیت در آینه جانش انعکاس یافت و مقام والای عصمت را از خداوند با نزول آیه تطهیر دریافت نمود، و اطاعت از خدا را آنچنان عجین زندگی خود نمود تا به مقامی رسید که رضای او رضای پیامبر و رضای خدا و غضب او غضب پیامبر و خشم و غضب خدا گردید و وجودش چنان مظهر تجلی ذات خدا گردید که اذیت او اذیت خدا قلمداد گردید.

 شخصیت حضرت زهرا(س) در ابعاد مختلف زندگی آن حضرت، به عنوان الگو و نمونه‌ی زندگی مطرح است و هر بعدی از زندگی آن حضرت، تجلی انوار جمال و جلال الهی است.

آنچه در این نوشتار مورد نظر است بررسی شخصیت عبادی آن حضرت است تا رمز ارتباط آن با فلسفه خلقت عالم، دانسته گردد.

بر این اساس لازم است مطالبی راجع به عبادت و آثار آن به طور اختصار ذکر گردد و بعد به عبادت فاطمه زهرا(س) اشاره گردد.

  • سجاد مقیم زاده

چرا در میان ادیان فقط اسلام دین حق است؟

پاسخ

ادیان الهی و کتابهای آسمانی که خداوند بر انبیاء گذشته نازل فرمود، مورد اعتقاد کامل ماست، و آنچه در زمان حاضر موجود است اسمی از آن ادیان است، و ما اطمینان کامل به آنها نداریم (هر چند مطالب حقی هم در آنها یافت می شود) چون یا سند ندارند و یا تحریف شده اند.

مثلا: تورات، دارای سه نسخه است:

نسخه عبرانی که نزد یهود و علمای پرتستان معتبر است.

نسخه سامری که نزد سامریین (طائفه دیگری از بنی اسرائیل) معتبر است.

نسخه یونانی که علمای مسیحی غیر پرتستان آنرا معتبر می شمارند.

نسخه سامریان فقط شامل پنج کتاب حضرت موسی علیهم السلام و کتاب یوشع و داوران است، و کتب دیگر عهد عتیق را معتبر نمی شمارند.

مدت زمان از خلقت آدم تا طوفان نوح در نسخه اول 1656 سال است و در نسخه دوم 1307 و در نسخه سوم 1362 سال. [1]

پس هر سه نمی توانند صحیح باشند؛ و بلکه یکی باید معتبر و صحیح باشد، و آن هم معلوم نیست کدامست؟

برای اطلاع بیشتر به کتاب راه سعادت مراجعه بفرمائید. [2]

و یا اینکه: عقل انسانی بعضی از مبانی اعتقادی، این ادیان را، نمی تواند باور کند.

مثلا در تورات خدا به صورت انسانی معرفی شده که راه می رود، آواز می خواند، دروغگو فریب کار است زیرا به آدم گفته است که اگر از درخت نیک و بد بخورند خواهند مرد ولی بعدا آدم و حوا از میوه آن درخت خوردند، و نه تنها نمردند بلکه به نیک و بد هم آشنا شدند. [3]

و یا داستان کشتی گرفتن خدا با حضرت یعقوب که در تورات آمده است. [4]

اما وضعیت ادیان دیگر که از نظر قدرت مبانی و سندیت تاریخی و تعداد پیروان بسیار پائین تر و ضعیف تر از این دو دین بزرگ (یهود و مسیحیت) هستند، روشن است که چگونه خواهد بود و شما برای تحقیق می توانید به کتب تاریخ ادیان مراجعه فرمائید.

اما این ادعا که اسلام دین حق است را می توان از راههای مختلف اثبات کرد:

زنده بودن معجزه این دین، چون معجزه این دین "قرآن" است.

که اولا: از نوع کتاب و منطق و دانش است بر خلاف معجزه انبیای گذشته که از نوع امور محسوس بوده است.

و ثانیا: وابسته به حضور و حیات شخص پیامبر (ص) در جامعه نیست.

و بهمین جهت معجزه اسلام جاودانه و ابدی است بر خلاف معجزات انبیای گذشته.

مهمترین دلیل بر زنده بودن معجزه اسلام (=قرآن) تحدی و مبارز طلبیدن خود قرآن است که می فرماید:

"و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پیامبر) نازل کرده ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را –غیر خدا- (برای این کار) فراخوانید اگر راست می گوئید." [5]

و آیات دیگر. [6]

البته فهمیدن ابعاد و جنبه های مختلف اعجاز قرآن نیاز به تلاش و تحقیق زیادی دارد که بخشی از آنها در کتاب تفسیر المیزان [7] آمده است.

تحریف نشدن قرآن یعنی هیچ تغییر و دگرگونی در او ایجاد نشده است.

چون شخص پیامبر (ص) عنایت خاصی به حفظ دقیق آن داشته اولا: به عده ای که به کاتبان وحی معروفند دستور می دادند تا آیات و سوره ها را مکتوب نمایند.

ثانیا: تشویق فراوان ایشان  نسبت به حفظ و از بر نمودن قرآن، و لذا عده زیادی در زمان پیامبر (ص) به "حافظین" قرآن معروف بودند.

و ثالثا: ترغیب به قرائت آن که دقیقا باید الفاظ با خصوصیات لفظی و تجویدی قرائت گردد؛ نه صرف مطالعه و دریافت مفاهیم. [8]

و این عوامل باعث شده تا قرآن از آفت "تحریف" مصون بماند.

علاوه اینکه خداوند هم وعده فرموده که من قرآن را حفظ می کنم. [9]

سومین راه برای اثبات حقانیت اسلام مسئله خاتمیت پیامبر اسلام (ص) است. چون متون دینی اسلام [10] تاکید دارند که پیامبر اسلام آخرین پیامبر خداست و بعد از او پیامبری نخواهد آمد.

و در همه جوامع بشری آخرین دستور العمل یک مدیر و کار فرما، ملاک عمل قرار می گیرد، و لازم الاجرا خواهد بود. و با آمدن دستور العمل جدید قبلی ها خود به خود ملغی می شوند.

و در متون دینی ادیان دیگر نیامده که: پیامبرشان آخرین فرستاده خدا است. بلکه بشارت به ظهور پیامبر اسلام را به پیروان خود داده اند. [11] یعنی به نوعی موقتی بودن خود را بیان نموده اند.

4- چهارمین مطلب که برای اثبات حقانیت اسلام باید در نظر داشت مسئله جامعیت اسلام است.

برای فهم جامعیت و برتری مفاهیم دین اسلام باید مطالعه مقایسه ای محتوای متون مقدس دین اسلام با محتوای ادیان دیگر صورت گیرد مخصوصا با توجه به تفاسیر و توضیحاتی که اهل بیت پیامبر علیهم السلام در پیرامون مفاهیم دین اسلام بیان داشتند که در آن صورت جامعیت برتری تعالیم دینی در ابواب اعتقادی، توحید و صفات خداوند، و اخلاق فردی و اجتماعی، حقوق، اقتصاد، و سیاست و حکومت آشکار و روشن می شود.

برای آشنایی با ابعاد مختلف اسلام و جامعیت دین اسلام، می توانید به کتاب گستره شریعت تالیف عبدالحسین خسروپناه مراجعه فرمائید.

5-نکته پنجم اینکه: در میان ادیان و پیامبران تنها دینی که دارای تاریخ هست و معتبر می باشد اسلام است که مورخان حتی جزئیات دوران کودکی پیامبر (ص) را نیز ضبط کردند. در حالیکه بقیه ادیان دارای سند تاریخی معتبر نیستند و بهمین جهت برخی از متفکرین غربی حتی در وجود حضرت عیسی مسیح علی نبینا علیه السلام شک دارند.

و اگر قرآن ما مسلمانها نام حضرت مسیح و دیگر انبیاء را ذکر نمی کرد شاید دین مسیح و پیامبرشان دارای چنین رسمیت و رواجی در جامعه بشری نبودند. [12]



[1] راه سعادت، 206 و 207.

[2] همان، 107 تا 213.

[3] تورات، سفر پیدایش، باب دوم و سوم.

و خداوند خدا باغی در عدن بطرف مشرق غرس نمود و آن آدم را که سرشته بود در آنجا گذاشت، خداوند خدا درخت خوشنما و خوش خوراک را از زمین و درخت حیات را در وسط باغ، و درخت معرفت نیک و بد را... و خداوند خدا آدم را امر فرموده گفت از همه درختان باغ بی ممانعت بخور اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار بخوری زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد.... و مار از همه حیوانات صحرا که خداوند ساخته بود هوشیارتر بود و بزن گفت آیا خدا حقیقتا گفته است که از همه درختان باغ نخورید زن بمار گفت از میوه درختان می خوریم لکن از میوه درختی که در وسط باغ است خدا گفت از آن نخورید و آن را لمس مکنید مبادا بمیرید مار بزن گفت هر آینه نخواهید مرد بلکه خداوند می داند در روزیکه از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود... .

به کتاب هستی بخش تالیف شهید هاشمی نژاد ص 252 تا ص 262 مراجعه نمائید.

[4] همان باب 21 آیه 24.

و یعقوب تنها ماند و مردی باو تا طلوع فجر کشتی می گرفت و چون او دید که بر وی غلبه نمی یابد کف ران یعقوب را لمس کرد و کف ران یعقوب در کشتی گرفتن با او فشرده شد پس گفت مرا رها کن زیرا که فجر می شکافد گفت تا مرا برکت ندهی ترا رها نکنم بوی گفت نام تو چیست؟ گفت یعقوب گفت از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل زیرا که با خداوند و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی... .

[5] بقره، 23 ترجمه مکارم.

[6] اسراء، 88 : قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعضهم ظهیرا.

[7] المیزان، ج 1 ص 58 تا ص 86.

[8] راه سعادت، ص 22.

قرآن کلام خداست که به وحی الهی بر پیغمبر نازل گردید لذا ترجمه آن را قرآن و مطالعه آن را بی لفظ تلاوت نخوانیم هر چند ثواب بسیار دارد.

و در صفحه 215 می گویند:

و اینکه می بینی قرآن از دستبرد دشمنان محفوظ مانده است برای اینست که هزاران هزار مردم در هر زمان مراقب و مواظب آنند و آن را حفظ دارند و خواندن عین الفاظ آنرا با قواعد قرائت و تجوید عبادت می دانند و معتقدند اگر اندکی حروف آن را غلط ادا کنند، ثواب نبرده بلکه گناه کرده اند، بر خلاف تورات و انجیل که قرائت و تجوید و امثال آن ندارد.

و در ص 24 و 25 می گوید:

قرآن کریم در مدت 23 سال نازل شد و هر گاه فرود می آمد پیغمبر (ص) آن را بر مومنین قرائت می فرمود و همان وسیله دعوت مردم به اسلام بود و هرگز آن را در زوایا پنهان نمی کرد و چون مردم تعلیم می گرفتند و می نوشتند یا از بر می کردند هر جا به دعوت بت پرستان قبائل می رفتند چند سوره از قرآن با خود می بردند. وقتی مسلمانان به حبشه رفتند از آن سوره ها که تا آن وقت نازل شده بود با خود بردند و سوره مریم را برای نجاشی پادشاه حبشه خواندند... .

پس هر یک از این سوره ها را عده ای غیر محصور از مسلمانان در همه عربستان از بر داشتند یا نوشته بودند. مثلا سوره یس را ده هزار نفر و سوره الرحمن را بیست هزار نفر... .

مردم هم مختلف بودند گروهی مثلا ده سوره از بر داشتند، گروهی پنجاه سوره و چند تن بودند که هر چه قرآن نازل شده بود یا از بر داشتند یا نوشته بودند..." .

[9] حجر/ 9: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.

[10] احزاب/ 40: ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین.

و حدیث رسول اکرم (ص) به حضرت علی (ع): انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعد. صحیح بخاری ج 4 ص 250. کتاب فضائل النبی، باب 9، ح 3706.

[11] راه سعادت، ص 226 تا 241 – انجیل یوحنا، 14:21.

[12] مجموعه آثار مطهری،  ج 16 ص 44.

  • M.j moghimzadeh
کانال کانون تا صبح ظهور
kanoontasobhezohore@

  • M.j moghimzadeh

نمودار | محورهای بیانات رهبر انقلاب در حرم امام خمینی از سال ۶۸ تا ۹۳

 

همزمان با سالروز ارتحال بنیان‌گذار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه‌الله، پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای KHAMENEI.IR جمع‌بندی بیانات معظم‌له در طول بیست و شش سخنرانی در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی را در چهار محور «مکتب امام خمینی»، «شخصیت امام خمینی»، «وصیتنامه امام خمینی» و «جهان اسلام» به صورت نمودار درختی، در دو قالب تحت وب و فایل پی‌دی‌اف منتشر کرده است.
 

ارتحال

 

  • سجاد مقیم زاده

در غم هجر رخ ماه تو در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم

شب هجران تو اخر نشود رخ ننمایی
در همه دهر تو در نازی و ما گرد نیازیم

آید آن روز که در بازکنی پرده گشایی
تا به خاک قدمت جان و سر خوش بیازیم

به اشارت اگرم وعده دیدار دهد یار
تا پس از مرگبه وجد آمده در ساز و نواییم

گر به اندیشه بیاید که پناهی سا به کویت
نه سوی بتکده رو کرده و نه راهی حجازیم

ساقی از آن خم پنهان که ز بیگانه نهان است
باده در ساغر ما ریز که ما محرم رازیم

امام خمینی ره

  • سجاد مقیم زاده

شعر میلاد امام زمان (عج)

دل شود امشب شکوفا در زمین
می زند لبخند شادی بر زمین

آسمان ِ دل تبسم می کند
روی ماهت را تجسم می کند

ای مسیح آل پیغمبر سلام
انتهای سوره ی کوثر سلام

ای کتاب راز های مرتضی
یادگار حضرت خیرالنسا

ای صفات تو صفات انبیا
حاصل جمع ِ تمام اولیا

ای قدم هایت صراط المستقیم
حافظ آیات قرآن کریم

ای امام صالحان در روی خاک
اکفیانی اکفیان روحی فداک

السلام ای آفتاب پشت ابر
السلام ای  اوج قله ، کوه صبر

السلام ای آخر هر دلخوشی
عاقب از غم تو ما را می کُشی

السلام ای فخر آدم در زمین
یادگار حضرت روح الامین

تو تمام چارده نور مبین
جلوه ی زیبای ربُ العالمین

تو حدیث ناب عترت در زمین
زاده حیدر امیر المومنین

تو همان نوری که از روز ازل
کرد خالق روی ماهت بی بدل

تو سرشت ناب از نسل علی
نور رب در جلوه ی تو منجلی

عمر تو تاریخ ساز عالم است
مبداء آن از رسول خاتم است

ترسم آخر من نبینم روی تو
صورت زهرائی و دلجوی تو

تو کجائی شیعه می خواند تو را
پس نمی گوئی جوابش را چرا

کی می آیی دل تمنایت کند
تا که روزی بوسه بر پایت کند

کی می آیی عقده از دل وا کنم
روضه خوانی پیش تو آقا کنم

کی می آیی کربلا را تاب نیست
در میان خیمه دیگر آب نیست

وای بر طفل رباب و اضطراب
خیمه خیمه جستوی جرعه آب

آب نَبوَد تا که سیرابش کند
جرعه ای نوشاند و خوابش کند

کربلا و یک بیابان اشک و آه
شیرخواره در میان قتلگاه

نام تو آمد در آنجا بر زبان
کی می آیی حضرت صاحب زمان

ای خوش آن روزی فرج برپا شود
با دو دست فاطمه امضا شود

حافظ آیات از (  کمال مومنی )

  • سجاد مقیم زاده
                               
                                 فدک حق مسلم صدیقه طاهره (س)

مقدمه
از آن زمانی که فدک به فاطمه (علیها السلام) مرتبط شد ارزش الهی واعتقادی به خود گرفت و فدک به امر خاص خداوند به فاطمه (علیها السلام) اعطاءشد تا دوست ودشمن فاطمه (علیها السلام) معرفی شوند، آری غصب فدک مسأله ای عظیم شد که تا ابد کسی نمی‌تواند آنرا کوچک تلقی نماید، غصب فدک در تاریخ شاخص گردید ویکی از علل آن به خاطر این است که در جریان بارز پس گیری فدک چهره های نفاق تا نسلهای آینده به مردم شناسانده شد تا چراغ روشنی در پیش رو داشته باشند که راه سوءاستفاده دزدان عقیده را مسدود نماید ورا ه آل محمد (علیهم السلام) خوب شناخته شود. 

جنگ خیبر 
 

جلگه وسیع حاصلخیزی را که در شمال مدینه به فاصله سی ودو فرسنگی آن قرار دارد «وادی خیبر» می‌نامند وپیش از بعثت پیامبر (صلی الله علیه واله) ملت یهود برای سکونت وحفاظت خویش در آن نقطه، دژهای هفتگانه محکمی ساخته بودند از آنجا که آب وخاک این منطقه برای کشاورزی آمادگی کامل داشت تا ساکنان آنجا در امور زراعت وجمع ثروت وتهیه سلاح وطرز دفاع، مهارت کاملی پیدا کرده بودند وآمار جمعیت آن‌ها بالغ بر بیست هزار نفر بود ومیان آن‌ها مردان جنگاور ودلیر فراوان به چشم می‌خورد.
جرم بزرگی که یهودیان خیبر داشتند، این بود که تمام قبائل عرب را برای کوبیدن حکومت اسلام تشویق کردند وسپاه شرک با کمک مالی یهودیا ن خیبر در یک روز از نقاط مختلف عربستان حرکت کرده خود را به پشت مدینه رساندند. در نتیجه جنگ احزاب رخ داد وسپاه مهاجم با تدابیر پیامبر (صلی الله علیه وآله) وجانفشانی یاران او پس از یک ماه توقف در پشت خندق متفرق شدند وبه وطن خود ازآن جمله یهودیان خیبر به خیبر بازگشتند ومرکز اسلام آرامش خود را باز یافت. ناجوانمردی یهودیان خیبر، پیامبر را بر آن داشت که این کانون خطر را بر چیند وهمه آن‌ها را خلع سلاح کنند. زیرا بیم آن می‌رفت که این ملت لجوج وماجراجو بار دیگر صرف هزینه های سنگین، بت پرستان عرب را بر ضد مسلمانان بر انگیزند وصحنه نبرد احزاب بار دیگر تکرار شود. به خصوص تعصب یهود نسبت به آیین خود؛ بیش از علاقه مردم قریش به بت پرستی بود وبرای همین تعصب کور بود که هزار مشرک اسلام می‌آورد، ولی یک یهودی حاضر نبود دست از کیش خود بردارد، خلاصه پیامبر (صلی الله علیه واله) فرمان دادکه مسلمانان برای تسخیر آخرین مراکز یهود در سرزمین عربستان آماده شوند وپرچم سفیدی به دست حضرت علی (علیه السلام) داد و فرمان حرکت را صادرنمودورهبر بزرگ اسلام باهزاروششصد سرباز که دویست سواره نظام در میان آن‌ها بود به سوی خیبر پیشروی کرد.
اشغال شبانه نقاط حساس
  • سجاد مقیم زاده